مصاحبه کمتر دیده شده از ناصر خان حجازی درباره یارانه ها

وب‌ سايت رسمی ناصر حجازی در اقدامی جالب اقدام به بازنشر مصاحبه‌ای قديمی از زنده‌ياد حجازی كرد كه به صراحت لهجه و رک گويی شهره بود.

 اين گفتگوي قديمي نشان مي‌دهد ناصرخان از مخالفان سرسخت هدفمندسازي دولت احمدي‌نژاد و بدون هيچ واهمه‌اي به انتقاد از عملكرد دولت پرداخت. آنهم درست در زمان روي كار آمدن دولت احمدي‌نژاد، نه زماني كه هنگام رفتن بود و خيلي‌ها در گروه منتقدان قرار گرفتند.

 

وب‌سايت رسمي ناصر حجازي نوشت:

«امروز همزمان با مصاحبه  ناصر حجازی در سال 1390 پیرامون طرح هدفمندی یارانه ها است , مصاحبه ای که بازتاب بسیار وسیعی داشت .

ناصر حجازی برغم شرکت در انتخابات ریاست جمهوری در سال 1384 در اعتراض به ورود سیاستمداران به عرصه ورزش که البته با رد صلاخیت وی همراه بود , هرگز با سیاست آشنایی چندانی نداشت و فقط حرف دلش را , خواه ورزشی , خواه اجتماعی , خواه اقتصادی و... ,  همانطور که می خواست بر زبان می آورد , مردم را دوست داشت , با آنها زندگی میکرد و بعد از پروردگار , هر آنچه داشت , زیاد یا کم را از مردم می دانست .حجازی وقتی اجرای طرح هدفمندی یارانه ها را بدان شکل دید , وقتی مشاهده کرد پیرزنی که قبل تر در منزل آنها کار می کرده است برابر با حقوق دریافتی و بازنشستگی همسرش بایستی سهم گاز مصرفی ! بپردازد , برآشفت و آنچه حرف دلش و مردم بود را ساده بر زبان آورد . آنجا که حجازی گفت :" مگر بی غیرتم که نسبت به سرنوشت کشورم بی تفاوت باشم ... آمده اند و یارانه ها را برای مردم ایجاد کرده اند.زندگی مردم  بهتر نشده  که بدتر هم شده است .خدمت به مردم یعنی فراهم کردن رفاه و آسایش آنها .... من ناصر حجازی هستم ، سرد و گرم روزگار را چشیده ام . عمری از من گذشته است...حرفهایم از سر دلسوزیست....مردم را دوست داشته باشید تا آنها هم شما را دوست داشته باشند.مردم معنای خدمت را می دانند و اگر آن را احساس نمایند پا به پای دولت می ایستند ... ".

 

حجازی در ادامه صحبتهایش گفت: "آخر یک کارگر که ماهی سیصد, چهارصد هزار تومان حقوق می گیرد و کرایه خانه، خرج زندگی و...دارد و حال باید سه برابر مبلغی که دولت می دهد ، به آنها برگرداند، چطور زندگی کند؟ ادامه این روند  نتیجه اش می شود فقر و فقر یعنی فساد ، فحشا  ، طلاق و...کارشناسی فقط بازی با آمار و ارقام و... نیست.کارشناسی یعنی زندگی با مردم و لمس کردن درد و مشکلات آنها از نزدیک.کارشناسی یعنی رونق بخشیدن به تولیدات داخلی.امروز شاهد هستیم که بسیاری از کارخانه های ما یا ورشکسته هستند  یا صاحبان آنها جهت جلوگیری از ورشکستگی، کارخانه هایشان را تعطیل می کنند که نتیجه آن بیکاری  کارگر ها است و این مشکلات در پایان باعث از هم پاشیده شدن کانون خانواده ها و ایجاد مشکلات اجتماعی و اخلاقی می شود... ".

 

بی گمان اگر حجازی زنده بود , امروز نیز حتی نسبت به دولت فعلی بابت نحوه توزیع سبد کالا و ... انتقاد می کرد اما در عین حال از مردم می خواست تا مشکلات دولت را دریابند زیرا  برای عبور از مشکلات کنونی نیاز به همراهی مردم است که اگر این حمایت ها نباشد ,هیچ دولتی نمی تواند وظایف خطیر خودش را به نحو شایسته انجام دهد و این مهم نیز به صداقت دولت در برابر مردم بازمی گردد , حتی اگر در برابر انجام وظایفشان موفق نباشند .زیرا مردم افرادی که با آنها صادق باشند را دوست دارند , همانطور که حجازی را دوست داشتند و برغم طی شدن زمانی نزدیک به 3 سال از مرگ وی , کماکان نام و یاد ناصر حجازی در قلب و ذهن مردم ایران زمین زنده است.»