بیایید هر فردا کمی از خودخواهی هایمان کم کنیم
همسرم جوان است. خیلی جوان. اصلا ما کلا زن و شوهر خیلی جوانی هستیم. تازه ۲۴
سالمان است و در همین سن هنوز خیلیها تازه دارند لیسانسشان را تمام میکنند و هیچ
عجلهای هم برای انجام هیچ کاری ندارند. بعضیها هم مثل ما نه. همیشه عجله دارند.
همسرم قبلا هم همیشه عجله داشت. وقتی فقط هم کلاسی بودیم و هنوز هیچ خیالی از
ازدواج و اینجور چیزها نداشتیم. حالا که زندگیمان انقدر جدی شده که دیگر…! ولی فکر
نمیکنم هیچ کداممان از این تصمیم ناراضی باشیم. از اینکه در دنیای به این سختی بار
مسئولیت یک زندگی را انقدر زود به دوش کشیدیم. دست کم من که پشیمان نیستم! خسته
و کلافه و عصبی میشوم ولی هیچ وقت دلم نمیخواهد عقب برگردم. دلم نمیخواهد هیچ
کدام از این روزهای همراهی را از دست بدهم حتی سختترینش را. همسرم هم فکر میکنم
همچین حسی دارد. یک بار حرف جالبی زد. گفت: زن چیز عجیبیه. تا وقتی نداریش نیازی هم
بهش نداری ولی وقتی داریش دیگه میخوای همیشه داشته باشیش. اون وقته که دیگه حتی
یه روز نبودنش هم سخته…
همسرم همهی سعیش را میکند تا هم کار کند هم درسش را بخواند هم به وظایف
فرزندیاش عمل کند و هم برای من و دیدنم وقت بگذارد ولی این وسط جای تفریح کردن خالی
میماند. هیچ کداممان فرصت زیادی برای تفریح نداریم. اما من گاهی دلم میخواهد به زور
هم که شده بفرستمش سراغ دوستانش. دوستانی که حالا آنقدر میشناسمشان که
مطمئن باشم ضرری برای زندگیمان ندارند و بیشتر مطمئن باشم که خود همسرم آنقدر قوی
هست که هرجا چیزی برای زندگیاش زیان داشت خودش دورش کند. این فرصتهای کوتاه
دیدار دوستانش واقعا برایش مغتنم است. بعدش تا چند روز سرحال است حرفهایشان را
تکرار میکند و با خودش میخندد. من هم میخندم. گاهی به خاطر حرفهایش و گاهی به
خاطر خوشحالیاش. چه کسی گفته دوست و رفیق برای مردها مضر است؟ چه کسی گفته
آدمها متاهل که میشوند دیگر غیر از همدیگر و مشکلاتشان نباید دغدغهای داشته باشند؟
مهم فقط این است که حد هر چیزی رعایت شود. خانمها فراموش نکنید همسرتان هم به
اندازهی شما فکر و خیال و درگیری دارد. چیزهایی که دلش میخواهد فقط با دوستانش مطرح
کند.
پیش بینی وضع هوای فردا: بیایید هر فردا کمی از خودخواهیهایمان کم کنیم. بیایید هر فردا
کمی بیشتر به هم فرصت بدهیم.